از ترامپ ِ درون که طفره میرود
توسط کمانگیر در روز 10 نوامبر 2016نوامبر 10
از دیروز که دانلد ترامپ برندهی انتخابات شده است، آدمهای زیادی به شبکههای اجتماعی پناه بردهاند، که از او، و فرایندی که به انتخاب ِ او منجر شده است، اعلام انزجار کنند. ترامپ، نشانههای زیادی به دست داده است که دیدگاههای نژادپرستانه و زنستیزانه دارد و بهراحتی دروغ میگوید. بنابراین، این انزجار عجیب نیست. اما نکته اساسا این نیست.
وقتی رفتاری را از فرد یا گروهی میبینم، یا جملهای را میشنوم، از خودم میپرسم که این اتفاق، حاصل چه معادلهی قدرتی بوده است. مثال میزنم. جنایتی در ایران اتفاق میافتد و ذهن ِ جمعی، بدون اینکه شاهدی داشته باشد، اقلیت ِ مهاجر ِ افغان را مسوول میشناسد. عدهای دست به خشونت میزنند و چند جوان ِ افغان کتک میخورند. چند هفته بعد، روشن میشود که جنایتکننده ایرانی بوده است. جمعیت ساکت میشود و صداهای کمی برای عذرخواهی بلند میشود. نکته اساسی این است که «اتهام زدن به دیگری»، آنهم دیگری که «غریبه» است، و حتی میشود نقشاش در ساختار اقتصادی را فراموش کرد و او را «مهاجم» دانست، هزینهای برای اتهام زننده ندارد و حتی به او سود میرساند. در این اتفاق ِ فرضی، که اتفاقا اساسا فرضی هم نیست، گوینده از اتهام زدن به «افغان» سود میبرد. من علاقهمندم انسانها را وقتی جدیتری بگیرم که از رفتار و گفتارشان سود نمیبرند. اینطور مینویسم، طرفداری از نظریهای که من را برتر از دیگری نشان میدهد، رفتاری مشکوک است.
این نظریه که زمین مرکز ِ جهان است، این ادعا که شیعه/کاتولیک/سفید، انسان ِ برتر است. این فرضیه که اساسا انسان موجود زندهی برتر است. این ادعا که تکنولوژی، داروی دردهای جهان است. این فرض که من گرسنه نیستم، چون باهوشتر از دیگری هستم که گرسنه است. این ادعا که آفریقا فقیر است، چون بدیهی است که فقیر باشد. این نظریه که بدیهی است که آدمها با جنس ِ مخالف عاشقیت کنند. هر نظریهای که به گویندهی آن سود میرساند، یا حداکثر او را در خطر قرار نمیدهد، برای من جملهای مشکوک است.
دانلد ترامپ، تغلیط ِ بلاهت ِ انسانی است. او دروغ میگوید و دیگرستیز است. او روی موج ِ هیجان پیش میرود و اغلب ِ جملههایش از سطح ِ بحث پایینتر نمیروند. اما نکته این نیست. خوابگرد امروز توییت کرد «آیا میدانید از سال ۸۸ تا کنون دستکم هفت کتاب ترجمه از دونالد ترامپ در ایران منتشر شده است؟» این کتابها در ایران، و حتما کشورهای دیگر، خوانندگانی داشتهاند و عنوان یکی این است «چگونه در زندگی برنده شوید؟» خوانندگان ِ این کتابها چه کسانی هستند؟ جملات ِ ترامپ در این ویدیو هم چندان ناآشنا نیستند: ترامپ در جملاتی کوتاه، بهکارگیری ِ انرژی ِ باد را به کشتهشدن ِ پرندگان تقلیل میدهد و پروندهی ارتباط ِ آلودگی محیط زیست و استفاده از سوختهای فسیلی را میبندد. و همین نکتهی کلیدی است. ترامپ ِ بیرون، آدمی با موهای زرد ِ مسخره است که در باد به پرواز درمیآیند. ترامپ ِ درون همان لمپنی است که حرف نمیزند، کتاب نمیخواند، مسحور «سادگی» است، وقت ِ لزوم دروغ میگوید، و رگ ِ گردنش یکی از ابزارهای مهم ِ پیش بردن ِ کارش است. نگرانی من این است که اینهمه ابراز ِ برائت از ترامپ ِ بیرون، دسیسهی ترامپ ِ درون برای ندیده شدن باشد.
نکتهی کلیدی برایم، تعارض ِ منافع، یا conflict of interest، در گفتار و رفتار است. خیلی بعید میدانم که انسانی/گروهی/جمعی در گند ِ موجود ِ جهان، هیچ عاملیتی نداشته باشد. به این دلیل، هر جملهای از جنس «دیگری حقیر است» را مشکوک میدانم، مگر اینکه جمله بخش ِ دومی داشته باشد که گوینده موقعیت خود را در برابر گند ِ مورد اشاره تحلیل کرده باشد.
موضوع اساسا این نیست که به کدام دلیل ِ هشتصدم ترامپ حقیر است. سوال ِ کلیدی این است که وضعیت ِ من در برابر ِ آن حقارت چیست.
عکس از اینجا
چه خوب تکان و قلقلک میدهی ذهنهای کبرهبستهی ما را! درود.
به روایتی هم که در حال خود زنی و “همیشه” دفاع از اقلیت محروم غیر خودی است هم باید مشکوک بود. شک به اینکه می خواد دست بالا از لحاظ اخلاقی بگیره و هر صدایی که با خواسته اش مخالفت کنه رو کلا ببنده. سوالی که برای من مطرحه اینه که چرا از لحاظ اخلاقی کمتر زننده است اگر به طرفداران ترامپ گفته بشه ” عده ای از نژادپرستان بی ارزش” در مقابل عبارت” باید مکزیکیهای غیر قانونی جنایتکار رو از کشور اخراج کرد”. اینکه عبارت اول مخاطبش مردان کالج نرفته سفید هست و دسته دوم مخاطبش اقلیت محروم هست تاثیری داره در قضاوت اخلاقی ما. تفکر دموکرات اولی رو یک تاکتیک انتخاباتی اشتباه و دومی رو یک گناه نابخشودنی می بینه و این کم کم داره ترسناک میشه. رد پای این تفکر توتالیته دموکرات رو توی کانادا هم در جنگ و جدال اخیر برای به کار بردن ضمیر نا معلوم جنسیتی توی کانادا می تونیم ببینیم. صرفا صحبت کردن راجع بهش هم داره میشه در زمره گفتار غیر قانونی.
کمانگیر:
کمتر زننده نیست.
[…] پختن همبرگر، تهدید میکند، بلکه نوید ِ رهایی انسان از ترامپ ِ بیرون و ترامپ ِ درون خواهد […]