از «خبررسانی»
توسط کمانگیر در روز 19 اکتبر 2013اکتبر 19
میبینم که اطرافیانم، و خودم هم، وقت ِ زیادی را برای دنبال کردن ِ اتفاقات سپری میکنند. آخرین مورد چند دقیقهای بود که در جمعی از دوستانم به همحرفی دربارهی محکوم به اعدامی که از مرگ جستهاست و حالا قرار است دوباره اعدام شود گذشت. میگویم همحرفی، و نه گفتگو، چون آدمها از دو وضعیت موافق و مخالف با هم روبهرو میشوند. موافقها حرف هم را تایید میکنند، و شعله را بالا میکشند و مخالفها به نقطهی حرفی با هم نداشتن میرسند. مسالهی مهم این است که همحرفی درحد «خبررسانی» میماند. این «خبررسانی» اتفاقا کارکردی است که وقتی از آدمهای دور و اطراف دربارهی فیسبوک میپرسم حرفش را میزنند. وقت زیادی دارد برای رساندن خبر، برای پخش کردن اطلاع دربارهی آخرین فاجعه/معجزه، گذاشته میشود.
کارمندان ِ ادارهی بایگانی اخبار، انگار. خبر روی نوار نقاله پایین میآید. رویش مهر ِ فاجعه یا معجزه میخورد، و نوار ِ فیسبوک تاب میخورد توی کارتن. حاصل ِ فعالیت ِ ذهنی آدمها، جایی در یکی از هارددیسکهای زاکربرگ دفن میشود.
بهنظرم اتفاقی نیست که فیسبوک دکمهی علامت سوال ندارد. یا آدمها با چیزی موافقاند، که لایک میزنند، یا نیستند، که میروند زیر چیزی که باهاش موافقاند لایک میزنند. شاید هم طرف را hide کنند.
نظر بگذارید