انرژی هستهای، به جیب ما بستهای؟
توسط کمانگیر در روز 10 آوریل 2011آوریل 10
دارم گفتههای علیاصغر سلطانیه در نشست «پرونده هستهای ایران از آغاز تا امروز» را میخوانم. سلطانیه سیاستمداری است که با صنعت هستهای ایران ارتباط نزدیکی دارد. میخواهم بدانم او دربارهی مسالهی امنیت تاسیسات هستهای چه میگوید. این جملات چشمم را میگیرند.
نماینده دائم کشورمان در آژانس با بیان اینکه تمام صنایع درصدی را برای حادثه دارند، یادآور شد: ۵۰ سال است که نیروگاههای هستهای فعالند و تنها ۳ حادثه اتفاق افتاده یکی در آمریکا یکی در شوروی و دیگری در ژاپن. (تاکید از من)
در گوگل وارد میکنم nuclear accident. دو صفحه از ویکیپدیا در بالای فهرست نتایج هستند. اول «حوادث هستهای و مرتبط با تشعشع». میشمرم. ۱۹ حادثه ذکر شدهاست. صفحهی دوم «فهرست حوادث هستهای و مرتبط با تشعشع به تفکیک کشورها»ست. در این فهرست حادثههایی از ۱۵ کشور جهان قید شدهاست. این کشورها شامل تایلند، اسپانیا و پاناما هستند.
نماینده دائم کشورمان در آژانس در خصوص تأخیر راه اندازی نیروگاه از سوی روسیه نیز گفت: بخشی از آن به دلایل فنی بوده اما روسیه قصد حفظ آبرو برای جلب اعتماد کشورهای مختلف را دارند ما پول و وقت بیشتری هزینه کردیم که از ایمنی نیروگاه مطمئن باشیم. (تاکید از من)
ذهن مهندسی من میگوید ایجاد امنیت مستلزم هزینهکردن پول و وقت است اما لزوما برعکس ِ این مساله صادق نیست. قابل تصور است که در بعضی موارد اتفاقا طولانیشدن فرایند میتواند باعث کاهش ایمنی در زمان استفاده شود.
وی ادامه داد: نیروگاهها خواهند بود و اگر ما نداشته باشیم نیز سایرین نیز استفاده کرد و آلودگی آنها به ما میرسد و این طور نیست که به دلیل نداشتن نیروگاه از آلودگی آن مصون باشیم.
من اینطور میفهمم؛ آقای سلطانیه میگوید بههر حال این احتمال وجود دارد که سوانحی در تاسیسات هستهای جهان رخ دهد و منطقی نیست که ما تنها مصرفکنندهی آلودگی باشیم و مزایای استفاده از آن را نبریم. این بهنظرم یکی از استدلالهای سلطانیهاست که اتفاقا میتواند قابل دفاع باشد.
سلطانیه مکان فوکوشیما را در بدترین جای زمین از نظر زلزله شناسی خواند و اظهار داشت: جالب این است که این نیروگاهها درست عمل کرده و خاموش شدند، اتفاق افتاده به خاطر سونامی بوده و از بین رفتن ژنراتورهای خنک کننده آن. پس از این حادثه در وین جلساتی تشکیل شد و اعلام کردیم که باید اطلاعات دقیقی به دست مردم برسد تا آنها ابعاد حادثه را درست بدانند.
… نماینده دائم کشورمان در آژانس با ذکر این نکته ۳۰ سال پیش که به وین رفتم نیروگاهی در اتریش در حال افتتاح بود، اما درگیریهای سیاسی و احزاب باعث شد که افتتاح این نیروگاه به رفراندوم عمومی گذاشته شود، خاطرنشان کرد: به این ترتیب افتتاح رآکتوری که ۱۴ میلیارد دلار خرج برداشته شد با رأی مردم ملغی شد در حالیکه یک پروژه فنی و تخصصی بود. این نیروگاه قربانی دموکراسی غرب شد در حالیکه باید متخصصین در مورد آن تصمیم میگرفتند. (تاکیدها از من)
من نمیتوانم «اطلاعات دقیقی به دست مردم برسد تا آنها ابعاد حادثه را درست بدانند» را با «باید متخصصین در مورد آن تصمیم میگرفتند» در کنار هم درک کنم. تصور من این است که آقای سلطانیه معتقد است که این مهم است که مردم باید بعد از حادثه درجریان کامل جزییات قرار داده شوند اما همین مردم نباید دربارهی استفاده یا عدم استفاده از نیروگاههای هستهای، پیش از رخدادن حادثه، مورد سوال قرار گیرند و باید امر به «متخصصین» واگذار شود، تا «رآکتوری که که ۱۴ میلیارد دلار خرج برداشته شده» است بیکار نماند.
گذشته از این تناقض درونی در گفتههای آقای سلطانیه، نقطهی نگرانکننده در جملاتی که از نمایندهی ایران در آژانس انرژی هستهای نقل شدهاست، ارجاعهای مکرر او به «پول» است؛ ایران با صرف پول ایمنی میخرد و نگران است که نیروگاهی که پول صرف آن کرده است به خواست مردم بدون استفاده بماند. این به نظر من خطرناک است.
[…] دلار خرج برداشته شد» با یک «رفراندوم عمومی» ملغی شود ابراز نارضایتی کرد. قابل تصور است که اگر این ذهنیت در بین لایههای بیشتری […]