تورنتو، تهران، قاهره، میامی – گاهی لباس پلیس همهجا یک رنگ است
توسط کمانگیر در روز 31 ژانویه 2011ژانویه 31
روز شنبه با کارگردانی که دارد یک مستند دربارهی حوادث مرتبط با نشست جی۲۰ در تورنتو (ببینید: تورنتو تهران نبود – درمورد آشوب های جی ۲۰ در تورنتو) میسازد حرف میزدیم. یکی از نکات جالب گپ یکساعتهیمان، آتشزدهشدن یک خودروی پلیس در یک تقاطع مهم در تورنتو بود. تصویر این ماشین در رسانههای مختلف منتشر شد و بعضی به آن بهعنوان نمونهای از آشوبگری کور ِ مخالفان نشست استناد کردند. اما از همان ابتدا سوالات زیادی دربارهی جزییات این اتفاق پرسیده شد. برای مثال عدهای میپرسیدند ماموران تحت چه شرایطی ماشین خود را ترک کردهاند که در ضمن فرصت هم داشتهاند که همهی تجهیزات خود، از جمله کامپیوتر ماشین را، از آن بیرون ببرند. اینکه آتشنشانی خیلی دیر در صحنه حاضر شد و ماشین ِ پلیس مدت ِ زیادی در چهارراه سوخت و از آن عکس و فیلم گرفته شد هم برای عدهای نشانهای بود که این اتفاق یک اتفاق معمولی نبود.
«مدل میامی» Miami model اصطلاحی است که بعد از برخورد پلیس با معترضان به پیمان تجاری FTAA در نوامبر ۲۰۰۳ در شهر میامی باب شد. مدل میامی مجموعهای از روشهای انتظامی برای مقابله با آشوبهای شهریاست. علاوه بر افزایش شدید نیروی پلیس و استفاده از ابزارهای کنترل جمعیت، که گروههای مدافع حقوقبشر استفاده از آنها را محکوم میکنند، مدل میامی شامل روشهای رسانهای برای ایجاد نگرش منفی نسبت به معترضین هم هست. برای مثال در اتفاقی که در تورنتو افتاد، شواهدی وجود دارد که پلیس نمایشهایی از «سلاح»های کشفشده برگزار کرد، در حالیکه که ابزار به نمایش گذاشتهشده سلاح نبود یا واقعی نبود و یا اساسا ارتباطی به نشست جی۲۰ نداشت. علاوه بر این نفوذ در گروههای معترض و استفاده از آشوبهای نقطهای برای کنترل جمعیت به نظر بعضی جزء روشهایی است که در مدل میامی مورد استفاده قرار میگیرد.
بحث ما به اینجا کشید که احتمال اینکه بعضی اتفاقات ِ مشکوک ِ ایران، در قضیهی کوی دانشگاه و همینطور اتفاقات بعد از انتخابات ریاستجمهوری، هم نمونههایی از استفاده از مدل میامی باشند را نمیتوان براحتی رد کرد. اینکه میشنویم در اتفاقات اخیر مصر به موزههای قاهره حمله شدهاست هم بهراحتی ممکن است نسخهی مصری مدل میامی باشد.
تریلر «دژ تورنتو» Fortress Toronto را اینجا ببینید.
اگر ساکن تورنتو هستید و در حین اتفاقات مرتبط با جی۲۰ شاهد خشونت پلیس بودهاید، یا احتمالا از این اتفاقات عکس یا ویدیو تهیه کردهاید به من، به نشانی arash@kamangir.net، ایمیل بزنید که شما را با گروه سازندهی فیلم مرتبط کنم.
پسنوشت – در قضایای تورنتو مشکوکترها معتقد بودند «سیستم» تلاش کردهاست با ایجاد آشوب تصنعی «پیام اصلی معترضین» را به حاشیه براند. من خیلی نمیدانم «پیام»ی مثل «مبارزه با نظام سرمایهداری» را چطور میشود در خیابان مطرح کرد یا در آشوب ِ خیابانی محو کرد.
آقا این خط اول پس نوشت منظورتون از “مشکوک ترها” همون “شکاک ترها”ست یا من بد فهمیدم؟
کمانگیر – احمد جان، دهخدا دربارهی «مشکوک» میگوید،
بهنظر شما این استفاده را نباید کرد؟ بفرما نمیکنم. مخلصم.
فرق ماجرا در ایران این بود که آشوبگران از مدل میامی به قول شما استفاده می کردند. به این دلیل واضح که مدل مورد نظر شما کاملاً وابسته به رسانه است و این سبزها بودند که به خاطر حمایت بدون محدودیت رسانه های غربی اصلاً امکان چنین کاری را داشتند. طبقه عادی مردم ایران که واضح است هیچ صدایی در رسانه های غربی ندارند. مثلاً یک زن چادری ایرانی از نظر رسانه های غربی اصلاً وجود ندارد، چه برسد به اینکه بخواهند نظرش را منعکس کنند.
به این ترتیب هیچ بعید نیست کارهای مثل قتل ندا که نقطه آغاز یک کمپین خیلی حساب شده پروپاگاندا بود از اصل عمدی و پروژه کسانی باشد که دنبال تغییر رژیم به هر قیمتی هستند.
آنچه فرق عمده قضیه است این است که برای آمریکا پروژه تغییر رژیم در ایران واقعاً یک «پروژه» است. اما تغییر رژیم در مصر فقط به نیت و قصد آمریکا بستگی دارد. آمریکا هر وقت بخواهد بلافاصله می تواند رژیم مبارک را عوض کند. فرق یک حکومت سرتاسر وابسته و یک حکومت مستقل خیلی زیاد است و چندان جای مقایسه ندارند.
سلام
کانادا و مصر را نمی دانم ولی در مورد ایران :
– ایجاد بحران مصنوعی توسط ” سیستم” در ایران واقعاً جایی ندارد . آنهم به یک دلیل ساده : انقدر طیف های مختلفی در اینگونه آشوبهای خیابانی فعال هستند که هر مدل سناریویی بخواهید از آن استخراج می کنید !
– آنچه که در پس از اغتشاشات خیابانی شما در قالب عکسها و فیلمها در مورد شکستن شیشه ها یا آسیب رساندن به موتورسیکلت ها یا خودروها ( مثلاً روی کاپوت ماشین بالا و پائین پریدن ) توسط نیروهای مثلاً ضد شورش دیده اید ( که یک نمونه عکسهایش هم در بالا ست ) دو علت کاملاً شفاف و ساده دارد :
۱- گاهی اوقات برای نیروی ضد شورش که در صحنه حضور دارد کاملاً مشخص و مشهود است که صاحب فلان خودرو یا فلان موتور سیکلت ، در حال سنگ پرانی ، اغتشاش ، پرتاب کوکتل مولوتوف و …. می باشد ولی پس از یورش نیروهای مقابله کننده ، مجبور به ترک خودرو و فرار یا پناهنده شدن به منزلی و مغازه ایی می شود . در اینجا و در چنین حالتی ، آن دسته از نیروهای مقابله کننده ، به خودرو یا موتور شخص اغتشاشگر که اکنون متواری شده به منظور تنبیه یا زهر چشم گرفتن یا هر علت دیگری آسیب می رسانند . منتهی بیننده ایی که از روی عکس قضاوت می کند چنین در می یاب که خود ضد شورش ها ، اموال عمومی مردم بی گناه و بی خبر را آسیب می زنند .
جوانتر که بودم ، در جریان کوی دانشگاه ۷۸ ، پژویی را با دوستان دیدیم که در صندوق عقبش نزین و شیشه و اینها بود و کوکتل مولوتوف درست می کردند و به سر کوچه می رساندند و بر سر ما پرتاب میکردند . بالاخره پس از نیم ساعتی هیجان انگیز ، به کوچه و به پژو رسیدیم و مشخصاً مالکش فرار کرده بود . طبیعی است که بهمراه دوستان ، آن را واژگون کردیم و با همان بنزین ها آتشش زدیم . البته هنوز هم از جمله افتخارات قدیممان است .
۲- البته برخی از تخریبها از یان حالت مستثنی هستند و علتی دیگر و مهم تر دارند . از کوی دانشگاه ۷۸ تا امروز ، هرگاه در آشوبهای خیابانی ، کار سخت شده و طاقت ، طاق شده و آشوب به حد بالایی رسیده ، در مکانهایی که آشوب و اغتشاش خیلی شدید بوده ، نیروها پس از فتح ! به برخی خودرو ها اسیب رسانده و یا حتی وارد منزل آنهایی که آشوبگران را پناه داده می شوند و حسابی حتی به اموال طرف آسیب می رسانند . این یعنی اینکه : تویی که اینها را پناه می دهی هزینه اش را هم بپذیر . و دیگر اینکه شعار اصلی ما : وقتی ماها که برای حفظ این نظام و کشور هزینه داده ایم ، امنیت نداشته باشیم . هیچکس نباید امنیت داشته باشد .
این البته شعار یا اعتقادی است که شاید خیلی ها متوجه نشوند یا بشدت جا بخورند ولی من شخصاً از آن دفاع می کنم و بهش پایبندم .
صادقانه صحبت کردم .