نامه ی وارده – وقتی به اسم مقابله با شرکت هرمی، انسانها را متضرر می کنیم
توسط کمانگیر در روز ۸ شهریور ۱۳۸۹شهریور ۸
بعد از اینکه «در جستجوی لبخند روی لبه ی پرتگاه – درمورد اوریف لیم و باقی قضایا» منتشر شد، چند پاسخ از طرف کسانی که در شبکه ی فروش این شرکت فعالیت کرده بودند گرفتم. یکی از این افراد یوسف بود که پرسید «میشه ازتون بپرسم چقدر در مورد شرکت اوریف لیم اطلاعات دارین؟» در ایمیل دیگری یوسف ادعا کرد «فعالیت توی اوریف لیم الان برای خیلیها شغل ثابت هست! یعنی این ۲ هفته شاید بیش از ۱۰۰۰ نفر از نون خوردن افتادن.» از یوسف خواستم که به تفصیل درمورد شناختش از اوریف لیم و اینکه چرا به نظرش اوریف لیم یک گلدکوئست دیگر نیست بنویسد. حاصل را اینجا بصورت یک نامه ی وارده می خوانید.
اگر شما هم مطلبی نوشته اید اما وبلاگ ندارید یا به هر دلیل مطلب را نمی خواهید در وبلاگتان بگذارید، نوشته/عکس/ویدئوتان (یا هر چیز دیگری) را بفرستید به arash@kamangir.net. واضح است که استانداردهای وبلاگ نویسی را در این کار لحاظ خواهیم کرد.
وقتی به اسم مقابله با شرکت هرمی، انسانها را متضرر می کنیم
قصه پیدایش و شروع به کار شرکتهای هرمی در ایران سری دراز دارد؛ از پیدا شدن سر و کله شرکت گلد کوئست و فروش سکه های کلکسیونی با چند برابر قیمت به مردم، تا شرکتهای هرمی دیگری که به هر شکل کالای لوکسی را به چند برابر قیمت واقعی به مردم می فروختند و رویای پولدار شدن یک شبه را برای مردم به ارمغان می آوردند. در یکی دو هفته اخیر هم سر و صداهای زیادی در رادیو و تلویزیون ایران به خاطر جمع شدن و دستگیری سر دسته های یکی دیگر از شرکتهای هرمی به نام «اوریف لیم» به پا شد.
از آنجایی که صحبتها و برداشتهایی که در گوشه و کنار در مورد این شرکتِ به خصوص و فعالیتش در ایران، و صد البته در دیگر کشورها، می بینم حتی به واقعیت نزدیک هم نیست، تصمیم گرفتم در نوشته ای برای دوستان توضیح بدهم که واقعیت چه بوده و اصلا اوریف لیم چه شرکتی هست و چه کاره بود. اما برای این منظور ابتدا باید یک مفهوم نه چندان آشنا و جدید در صنعت بازاریابی را تعریف کنیم. مفهومی به نام فروش مستقیم.
فروش مستقیم یعنی چه؟
با دومثال این مفهوم را مرور می کنیم. بیایید با هم فرض کنیم که من یک کارخانه تولید لوازم بهداشتی دارم. من در این کارخانه یک نوع صابون خاص با هزینه ۵۰ تومان تولید می کنم و برای آن بازاریابی می کنم. در این مرحله چند خریدار عمده برای محصولات من پیدا می شوند و محصولات را به قیمت هر عدد ۱۰۰ تومان می خرند. هر کدام از این خریداران باید محصول من را به یک خریدار عمده ی دیگر که در ابعاد کوچکتری کار می کند بفروشند. و صد البته باید از این کار سود ببرند. بنابراین محصول من به قیمت هر عدد ۱۵۰ تومان به دست خریدار عمده دوم می رسد. خریدار دوم نیز باید محصول را به یک خرده فروش بفروشد. او نیز احتیاج به سود دارد. پس خرده فروش محصول من را به قیمت هر کدام ۲۳۰ تومان خریداری میکند. همین روند برای رسیدن محصول به دست مغازه دار نیز تکرار میشود و قیمت محصول به ۳۵۰ تومان میرسد. در نهایت محصول ۱۰۰ تومانی با قیمتی در حدود ۴۵۰ یا ۵۰۰ تومان به دست مصرف کننده نهایی خواهد رسید. اما در این بین، قیمت نهایی محصول تولیدی ۴ یا ۵ برابر شده است.
در فروش مستقیم، تمامی این واسطه ها حذف خواهند شد و من به عنوان تولید کننده، محصول را به مصرف کننده نهایی میفروشم و هیچ نیازی به واسطه ها نخواهد بود.
همانطور که در تصاویر پیداست و طبعا به دلیل کمتر شدن واسطه ها در شکل دوم، یعنی فروش مستقیم، محصول با قیمت و هزینه بسیار کمتری به دست مصرف کننده نهایی خواهد رسید.
مثال دوم: آخر هفته است و من با دوستان به گردش رفته ایم. تصمیم میگیریم چیزی بخوریم. کجا برویم که هم مطلوب باشد و هم خوشمزه؟ آقای X “فری کثیف” را پیشنهاد میکند. ما به رستوران فری کثیف میرویم و، در عین اینکه از سلامت حال او با خبر میشویم، ۱۰ هزار تومان خرید می کنیم. این خرید به واسطه توصیه آقای X به وقوع پیوسته، اما آیا سودی نصیب وی شده؟ آیا فری کثیف یک تشکر خشک و خالی از آقای X می کند؟ طبعا خیر. اما در سیستمهای فروش مستقیم، در صورتی که من آقای X را برای خرید به شرکت معرفی کنم، به دلیل این بازاریابی برای شرکت و اینکه هر خرید ایشان به واسطه معرفی من انجام گرفته، سودی به من تعلق خواهد گرفت.
به این ترتیب دقیقا تنها محل تلاقی سیستمهای فروش مستقیم با سیستمهای هرمی در همین نقطه است. یعنی معرفی زیر مجموعه ها و خریداران. در سیستمهای فروش مستقیم، هر فرد به عنوان بازاریاب و فروشنده محصولات شرکت به عضویت شبکه فروش در خواهد آمد. همچنین افرادی که به واسطه معرفی هر فرد به شبکه فروش وارد شده و از شرکت خرید می کنند، به عنوان زیر مجموعه های وی شناخته خواهند شد که شرکت با توجه به میزان فعالیت و خریدِ کلیه زیر شاخه های هر فرد، درصدی را به عنوان حق بازاریابی به وی می دهد. تا اینجا، شکل کلیِ کار شبیه به فعالیت شرکتهای هرمی است. اما، میان ماه من تا ماه گردون تفاوت از زمین تا آسمان است.
مهمترین تفاوتهای سیستمهای فروش مستقیم با سیستمهای هرمی چیست؟
تفاوت اول: هزینه ورود به شبکه فروش
اولین و یکی از مهمترین تفاوتهای سیستم فروش مستقیم، مقدار هزینه ای است که برای شروع کار باید پرداخت کرد. خاطرم هست که در اوج شور و هیجان شبکه های هرمی، دوستانی داشتم که در به در به دنبال ۳ یا ۴ میلیون تومان پول برای سرمایه گذاری در یک شرکت هرمی بودند. و گاهی پس از پرداخت این مبلغ افسوس می خوردند که ای کاش محصول گرانتری را خریداری کرده بودیم. این مبلغ گاهی به ۱۰ یا ۲۰ میلیون تومان هم می رسید. اما برای شروع به کار در یک شرکت فروش مستقیم، به سرمایه آنچنان زیادی نیاز نیست (این سرمایه در شرکت اوریف لیم ایران ۱۵۵۰۰ تومان است. یا بهتر بگوییم، بود) که البته در قبال پرداخت این مبلغ نیز، خدماتی به فرد متقاضی در نظر ارائه میشود.
یکی از نکات مهم و تفاوت ساز در این زمینه این است که فرد معرف، صرفا با معرفیِ افراد به شبکه هیچ سودی بدست نمی آورد.
تفاوت دوم: نوع کالاها
کلیه کالاهای شرکتهای هرمی را کالاهای لوکس و غیر مصرفی مانند سکه یا گردنبند یا اقلام این چنینی تشکیل می دهند اما در یک شرکت فروش مستقیم، کلیه کالاها مصرفی هستند. به عنوان مثال یک کرم دست و صورت، خمیر دندان، شامپو یا… که در زندگی هر فردی استفاده می شوند.
تفاوت سوم: ساختار شرکت
به طور معمول در شرکتهای هرمی نوع فعالیت به این گونه است که باید بین دستهای چپ و راست توازن بر قرار کرد. اما در شرکتهای فروش مستقیم شیوه کار به این گونه نیست. در این شبکه ها هر فرد هر تعدادی که بخواهد میتواند زیر مجموعه داشته باشد و صرفا به واسطه فعالیت افراد زیر مجموعه به سود خواهد رسید. نه وجود آنها.
اما اوریف لیم ایران یا شرکت اوریف لیم پرشیا. شرکت اوریف لیم یک شرکت سوئدی تولید کننده لوازم آرایشی، بهداشتی و مراقبت پوستی است که در ۶۳ کشور دنیا به صورت فروش مستقیم فعالیت دارد. فعالیت این شرکت زیر نظر فدراسیون جهانی انجمنهای فروش مستقیم (WfDSA) است. (تارخچه شرکت در ویکیپدیا) این شرکت از سال ۱۳۸۳ فعالیت خودش را در ایران شروع کرده است. تا جایی که من در جریان هستم، کلیه مجوز های لازم برای فعالیت رسمی این شرکت صادر شده بوده. گو اینکه اگر جز این بود مطمئنا پیش از اینها جلوی فعالیتش گرفته شده بود (لینک مجوزها که البته الان در دسترس نیست – کش گوگل). کلیه محصولات شرکت اوریف لیم پرشیا با برچسب و تاییدیه وزارت بهداشت ایران توزیع می شده و این موضوع کاملا دلالت بر قانونی بودن فعالیت شرکت دارد. حالا اینکه به چه دلیل به طور ناگهانی جلوی فعالیت این شرکت گرفته میشه و این همه آدمی که توی این شرکت کار می کردند و نان می خوردند، به طور ناگهانی بیکار می شوند، قصه ای است که بنده در این مطالب جوابی برای آن پیدا نمیکنم. شرکت اوریف لیم تا این لحظه نه شاکی خصوصی دارد، نه قانونی را نقض کرده و نه فعالیت خارج از چهارچوبی انجام داده است.
شاید بعدا بیشتر صحبت کردیم.
با تشکر از کمانگیر عزیز
لینکهای بیشتر:
این نامه پیش از انتشار توسط من، کمانگیر، بصورت محدودی ویرایش شده است.
وقتی پای سود مالی در میان باشد چه توجیهها که برای کارشون نمیکنند.
چند مسئله هست که از نگارنده نامه وارده میخواهم درباره آنها بیشتر توضیح دهد.
۱٫ مشکل؛ فروش به صورت مستقیم و غیر مستقیم نیست. مشکل خروج ارز از کشور هست آن هم بدون نظارت دولت. این مسئله ربطی به دولت ایران ندارد. در آزادترین کشورها از لحاظ تجارت، دولت یک حداقل نظارتی بر واردات و صادرات دارد و بابت واردات عوارض دریافت میکند. چطور محصول آن شرکت وارد ایران میشو؟ آیا شرکتی هست که محصولات را رسما و با اجاره دولت و پرداخت عوارض وارد کشور کند؟ اگر اینطور است که دولت نمیتواند ایراد به آن بگیرد. در غیر صورت ورود جنس بدون مجوز لازم و پرداخت عوارض آن (گمرکی) خلاف قانون است.
۲٫ هزینه ورود به سیستم چیزی از مشکل کم نمیکند. هزینه زیاد میشود ورود کمتر و هزینه کم میشود ورود بیشتر. این کم یا زیاد بودن هزینه نشانه سلامت یک شرکت یا کسب و کار نیست. در سیستمهای با هزینه زیاد مثلا ۱۰ نفر ۱۰ میلیون میباختند اما در سیستم شما مثلا ۱۰۰۰ نفر ۱۰ میلیون میبازند.
۳٫ خود کالای مصرفی هم چیز خوبی نیست. به هر حال مصرف میشود و تمام. و فقط ارز از کشور خارج میشود. لطفا توضیح دهید چه کمکی به چرخهای پوسیده مملکت میکند کار در این شرکت؟
۴٫ شما میگویید در این شرکت یا با این شرکت کار میکنید و ۱۰۰۰ نفر از نان خوردن افتادن. لطفا توضیح دهید دقیقا چه کاری انجام میدهید؟ دفتر شما کجاست؟ آیا منشی یا کارمند دیگری هم دارید؟ در روز چند ساعت به این کار مشغول هستید؟ چه مالیاتی به دولت پرداخت میکنید؟ این ۱۰۰۰ شغلی که از بین رفته چی بودند؟
هرچند بحث خروج ارز در مقیاس زیاد می تواند مشکل ساز باشد اما بنظر من این مهمترین مشکل این شرکتها نیست. چرا که با این استدلال پس شرکتهای ایرانی فعال در این زمینه (شرکتهای ایرانی که با مدل بازاریابی هرمی کار میکنند ) نباید مشکل داشته باشند. مشکل این شرکتها همانطور که در مطلب زیر توضیح داده ام مدل بازاریابی آنهاست. اینکه درصد کمی از افراد (۱-۲ درصد) سود ببرند و این سود را از ضرر افراد زیادی (۹۹-۹۸ درصد) در شبکه کسب کنند.
http://adwords.dilmaj.net/2010/08/blog-post.html
در جواب آقا پرهام:
۱٫ فکر میکنم این موضوع که تمامی محصولات با لیبل و مجوز وزارت بهداشت توضیع میشدند، کاملا جواب این سوال شما رو بده. و دوست عزیز، اجناس مطمئنا به صورت قاچاق که وارد نمیشدند، میشدن؟؟؟
۲٫ خب، این حرف شما کاملا درسته. اما این پول هیچ چیزی برای معرف شما به همراه نداره که بخواد اون ازش سودی ببره. پرداخت این مبلغ جزو قوانین شرکت بوده و به ازای اون هم خدماتی به مشترک ارائئه میشه.
۳٫ ترجیح میدم به این سوال شما جواب ندم.
وقتی بعضیها (!!!) با واردات بی رویه اجناس بنجل از چین تمام چرخهای سالم کشور رو منهدم نمودند، و از طرف دیگه تمامی رقبای این محصولات هم از برندهای خارجی هستند، این سوال شما اتوماتیک جواب داده میشه.
۴٫ جای این سوال شما اینجا نیست دوست عزیز. اما مختصر توضیح میدم که شما با هر شرایطی و با هر شغل و هر میزان از وقت میتونید توی اوریف لیم فعالیت کنید.
دفتر هم که چه عرض کنم، اوریف لیم توی خیابان جلفا، رو به روی فرهنگسرای ارسباران بک ساختمان ۴، ۵ طبقه داره. تا جایی م که بنده در جریانم ۲ تا ساختمان دیگه هم در دست ساخت داره.
و بله، از تمامی درآمدهای شما در اوریف لیم مالیت کسر میشده.
در جواب آقا رضا:
سیستم اوریف لیم به هیچ عنوان ین گونه نبوده.
یعنی شما حتی اگر ۱۰۰۰ نفر با فعالیت بالا هم در زیر مجموعه ی خود داشته باشید، اما خودتون فعالیتی نکنید هیچ چیزی عاید شما نمیشه.
و یه سوال:
من یک فعالیتی میکنم و به نسبت فعالیت خودم هم درآمد دارم. ایا این اشکالی داره که یک نفر دیگه هم، به واسطه این فعالیت من سودی بدست بیاره، در عین حال که این سودی که اون بدست میاره نه از جیب من پرداخت میشه و نه هیچ ضرری برای من داره؟؟
آقای یوسف اگر کار شما تا این اندازه قانونی هست و مالیات پرداخت میکنید و این شرکت اینطور دفتر دارد و در حال ساخت ساختمان هست، پس دلیل یا دلایل اصلی دولت چی هست که میخواهد جلوی کار شما را بگیرد؟ یه هر حال آنها باید دلایلی آورده باشند. شما که اینقدر قدرت دارید و کارتان درست است در دادگاه چه کار کردید؟ وکلا چطور دفاع کردند؟
اینکه اجناس قاچاق وارد میشدند یا نه را شما باید بگی!! مثلا موبایل به صورت قاچاق وارد میشه و رسما به فروش میرسه. اینکه کالای شما قاچاق وارد بشه یا نه چیز غیر قابل تصوری نیست. اگر این کالاها لیبل وزرات خانه را دارد، یعنی اینکه کار شما مجوز داشته، حالا چه تغییری ایجاد شده که این مجوز گرفته شده؟
منظور من از سوال ۳ دفاع از دولت نبود. که خود دولت به قول شما چرخهای اقتصاد را شکسته. اما به هر حال اگر کار شما توجیح اقتصادی نداشته باشه و شغل واقعی ایجاد نکند، میشود جلویش را گرفت، آن هم با قانون.
چرا سوال چهار را جواب نمیدهید؟ شما گفتید که ۱۰۰۰ نفر از نان خوردن افتاده اند. طبیعی است که سوال بشه چرا ؟ مگر کار شما در طول روز چی هست برای این شرکت؟
شما اگر متوجه شدی به ما هم بگو دلایل رو.
البته یه سری دلایل گفتن.
مثلا اینکه طبق همون حرفی که آقا رضا گفتن با گرفتن همین مبلغ برای عضویت هم مشکل داشتند (۱۵۵۰۰ تومان)
و البته یک سری حواشی که واقعا مسخرست و اصلا نگیم بهتره…
دوست عزیز موبایلی که قاچاق وارد میشه هم توی مخابرات ثبت نمیشه. از همون طریق میشه جلوش رو گرفت که مخابرات یه مدت این کار رو هم میکرد. اصلا دلیلی نداشته که اوریف لیم جنس قاچاق وارد کنه. اوریف لیم حتی تمام محصولاتش رو توی ایران به فروش نمیرسوند، چون بعضیهاش رو اجازه فروش نمیدادند.
در مورد جواب سوال ۴ هم اینجا جاش نیست چون خیلی مفصل میشود. اما اگز انشااله یه روزی اوریف لیم برگشت شما میتونید توی یکی از جلسات معرفی فرصت اوریف لیم شرکت کنید و از اون طریق کاملا با نحوه کار آشنا بشید.