زیر و روی یک چتر ِ سبز – حاشیه هایی بر یک طرح
توسط کمانگیر در روز 3 ژوئن 2010ژوئن 3
از صبح که این طرح را دیده ام، اول اینجا و بعد نسخه ی بزرگتر را اینجا، دارم به پس و پیش این فریم فکر می کنم.
«چتر حجاب» ویرایش سوم – در این رگبار سهمگین نگاه چتر حجاب را فراموش مکن.
اگرچه اینجا روی «نگاه» و عنصر تصویری «چشم» تمرکز شده است، احتمالا باید طرح را با دید جامع تری نگاه کنیم؛ نوع آزاری که یک دختر ایرانی در خیابان با آن مواجه است صرفا از جنس «نگاه نامناسب» نیست که با پوشش بشود راه آن را سد کرد. به این ترتیب، یا طراح از نگاه و چشم مفاهیم عام تری را مد نظر داشته است یا ایده این است که راه آزار با نگاه شروع می شود و بنابراین با حجاب، اینجا «چتر»، می شود جلوی اتفاقات بعدی را از سرچشمه گرفت. این اما همه ی مساله نیست.
به قول دوستی که در گوگل ریدر نوشته بود «چتره،در قلعه خیبر نیست که، بالاخره میشکنه برادر!»، اگر قرار باشد که این ایده بعنوان یک راه حل عملی برای ایجاد امنیت برای بانوان ایرانی پیشنهاد شود باید کسی فکر کرده باشد که چه چیزی جلوی تولیدمثل و ازدیاد چشم های مزاحم، و به طبع آن دهان های مزاحم و باقی اعضای مزاحم، را خواهد گرفت. این موضوعی است که در این طرح من ردی ازش نمی بینم. یا اینطور بگوییم، اینجا تمرکز روی یک برنامه ی کوتاه مدت برای خلاصی از شر چشم های مزاحم است و لزوما ایده ی درازمدتی برای کم کردن جمعیت این موجودات موذی وجود ندارد. و البته این موضوع زمانی جالب توجه می شود که یک جستجوی سردستی نشان می دهد که طراح این تصویر و چند وبلاگ نویس که طرح را منتشر کرده اند و چند نفر که ایده هایی برای «بهبود»ش داده اند همگی نه از جنس «موجودات زیر چتری» که از طایفه ی کسانی هستندکه باید نگران چشم و باقی جوارح شان بود .
hich tasiri nadare,vaghti chizi be onvane matalake Bargha-i hast(rojoo shavad be ketabe ketabforooshe kabuli ke dar morede tajarobe yek khabarnegare zan dar afghanestane ) yani mozahemat baraye zani ke hamejasho pooshoonde hata sooratesho, in hejab nist ke mitoone jeloye in masalaro begire .noghte,.
hala ina hey esrar konan
یک جور دیگر هم میشود به آن نگاه کرد و آن اینست که ذات زرد و صورتی زنده را زیر چادر سیاه نهان کردند و فایده نکرد و آخر سر یک چتر سبز لازم دارند تا از باران نگاه حفظ کنند!