مقام های معظم بزرگتر مساوی
توسط کمانگیر در روز 10 آوریل 2010آوریل 10
اول) در مورد نامگذاری خودرو،
… بعد از خط تولید موتور ملی، رهبر را راهنمایی کردند برای دیدن اتومبیلهای ساخت داخل که اول سالن چیده شده بودند. … تا رسیدند به مینیاتور. رهبر ایستادند و گفتند: «چرا مینیاتور؟» آقایی که داشت توضیح میداد گفت مینیاتور اسم نقاشیهای ایرانی است و همه میدانند که ما منظور دیگری نداریم و چه و چه. رهبر خیلی با طمأنینه گوش دادند و گفتند: «…یک اسم دیگر انتخاب کنید که حرف و حدیث نداشته باشد.» آن مسئول خواست زبلی کند و اسم ماشین را از زبان رهبر بگیرد؛ پرسید: به نظر شما اسمش را چی بگذاریم؟ رهبر هم گفتند: «نمیدانم چی بگذارید ولی مینیاتور نه!»… (منبع)
دوم) درمورد فمینیسم،
دکتر مژگان عباس لو – کتاب قصه پر از شرح بی وفایی اوست، اگر چه او همه ی عمر فکر ما شدن است. کسی که کار جهان لنگ می زند بی او، فرشته نیست، پری نیست، روح نیست، زن است…
رهبر جمهوری اسلامی – آفرین، خوب بود، خیلی خوب بود، خیلی خوب … بعضی ها خیال می کنند که اگر بخواهند از زن حمایت کنند باید این گرایش های فیمینیستی و این حرفهای بی ربط را مطرح کنند…
سوم) قانون اساسی ایران – فصل ۱۱۰: وظایف و اختیارات رهبر
یک برداشت از دایره ی عملکرد یک مقام سیاسی بازه ای است که توسط وظایف از یک سو و اختیارات از طرف دیگر کنترل می شود. برداشت دیگر این است که بعضی جایگاه های سیاسی بصورت یک کارت سبز برای مداخله در همه چیز هستند. در این چهارچوب، مقام سیاسی در مورد نامگذاری خودروی ساخت داخل نظر می دهد و در رسانه ای که با مالیات شهروندان اداره می شود، یک نظریه ی اجتماعی را به عنوان “حرف بی ربط” رد می کند. و البته در چنین چهارچوبی بقیه ی شهروندان در صورت تلاش برای نقد این دیدگاه با کارت قرمز مواجه می شوند.
واضح است که این مساله بیش از آنکه رفتاری از یک مقام خاص سیاسی باشد، فرهنگی است که در یک جامعه پذیرفته شده است. این یعنی قانع کردن مقام های سیاسی به رفتار در حیطه ی تعیین شده در قانون مشکلی را حل نمی کند: شهروندی که به وجود مقام هایی از نوع معظم معتقد باشد بالاخره کسی را روی این صندلی خواهد نشاند.
بسی از حکایت “مینیاتور” استفاده کردیم و خندیدیم.
یک مورد که شاید به جهاتی از همه اینها بدتر بود این بود که مقام معظم در همان سخنرانی در جمع خودروسازان فرموردن که کم کردن تعرفه بدترین سیاست برای بالابردن کیفیت است و مجلس در اولین جلسه بعد از یک فوریت قانونی را تصویب کرد که قانونی که در جلسه قبل یعنی در بوجه دو هفته قبلش تصویب کرده بود را لغو کند.
اگر به این موضوع هم می پرداختید خوب بود.
جزئیاتش در خبرگذاری ها هست.
ه نظر شما این مباحث مطرح شده یه جور خط دهی و سیاست گذاری نیست؟!!
و این از وظایف رهبری نیست؟
سکانس اول:
چرا بخش : “این کلمه در زبان فرانسوی هم استفاده میشود. کلماتی هم…” رو حذف کردین؟
به نظرتون سعی نمی کنین تا اون مطلبی رو که می خواین به خواننده بدین و به هر نحوی شده تو حلق خواننده می کنین؟
چرا به جای راهنمایی و پیشنهاد سعی دارین کلماتی مثل اجبار رو جایگزین کنین؟
سکانس دوم:
آخه تو که با خودت هم درگیری، گربه خونتون عطسه می کنه راه به راه مزخرفات تراوش می کنی، به جای خبر شویی برو خودت بشور که بوی استجهال و تعصبت…
سکانس سوم:
عزیزم، کمانگیر جان شما که خیلی راست می گی پاشو بیا ایران و از داخل قضاوت کن و برا مملکت خودت خدمت کن، یه ذره برا هویتت ارزش قائل شو؛ لااقل از پرفسر حسابی یاد بگیر…
چی؟ “استاد عشق” رو نخوندی‼ به جای این مزخرفات کتاب رو بگیر بخون تا لااقل برا مملکتت پوست خیار نکنی!
استکانس