فضایل فراموش شده ی یک رییس جمهور
توسط کمانگیر در روز 4 آوریل 2010آوریل 4
از “پرچم”،
رئیس جمهوری اسلامی ایران هم چنان و با گذشت پنج سال از ریاست خود بر قوه مجریه از حقوق اداری استفاده نکرده و همچنان به دریافتی خود از دانشگاه به عنوان استاد دانشگاه قناعت می کند….خانه وی از داشتن معمولی ترین امکانات مانند مبل و دیگر وسایل محروم بوده و چینش موکت ها و وسایل زوار در رفته به حدی چشم را آزار می دهد که در سفری که سید حسن نصرالله به ایران داشته و به عنوان مهمان وارد خانه دکتراحمدی نژاد شده بود، دبیر کل حزب الله لبنان از چنین زندگی ساده و بی آلایشی به شدت اظهار تعجب و شگفتی کرده بود…. (تاکیدها ازمن)
این اولین باری نیست که گروه طرفداران محمود احمدی نژاد عدم استفاده ی او از امکانات دولتی را بعنوان برهانی برای فضیلت او به میان می کشند. در این چهارچوب، ساده زیستی ِ ادعایی ِ این سیاست مدار بعنوان یکی از دلایل مناسب بودن او برای ریاست جمهوری ارایه می شود.
رفقای وبلاگ نویس، و دیگران هم، بارها با جمع و ضرب و مقایسه نشان داده اند که حتی اگر آقای رییس جمهور در تمام دوره ی هشت ساله اش نه تنها حقوق نگیرد، که چای هم نخورد و نهار هم از خانه بیاورد، “پس انداز” حاصله با ضرر یک تصمیم اشتباه او قابل مقایسه نیست (مثلا این مطلب بهرنگ: چای ریاست جمهوری و امانتداری از خزانه). اینجا به این “فضیلت” از زاویه ی دیگری نگاه می کنیم.
ما چرا در ازای کاری که می کنیم انتظار دریافت پول داریم؟ یا اینطور بگوییم، ما چرا، اگر دستمان به دهنمان برسد، “وسایل زهوار دررفته” را دور می ریزیم و تلاش می کنیم خانه ی برازنده ای داشته باشیم؟ آیا این بد است که کسی کار کند و در ازای آن درآمدی داشته باشد که آن را صرف زیبا کردن فضای زندگی اش کند؟
اینطور نگاه کنیم: آیا تفاوت معنی داری بین احوال و میزان کارایی ذهنی کسی که در میان “وسایل زهواردررفته” زندگی می کند و کسی که در فضایی زندگی می کند که جزییات آن به زعم خودش زیبا است وجود ندارد؟ یا اینطور بگوییم، آیا ما شهروندان یک جامعه حق نداریم از رییس جمهورمان بخواهیم اسباب آرامش ذهنی خود را فراهم کند تا بتواند تصمیم های بهتری بگیرد؟
واضح است که اگر میزان رفاهی که سیاست مدار از آن برخوردار است بطرز نامتناسبی از حد معمول جامعه اش بیشتر باشد باید او را مورد سوال قرار داد. با حفظ این شرط، ریاست جمهوری که در میان “وسایل زهواردررفته” زندگی می کند صرفا خود را از آسایشی که مستحق آن است محروم می کند و با این کار من و توی شهروند را به داشتن مدیری مجبور می کند که تصمیم های ناقص می گیرد. برای مثال تصمیم های یک رییس جمهور معمولی را با کسی مقایسه کنید که غذای مناسب نمی خورد و روی تشکی می خوابد که صبح با کمردرد از روی آن بلند می شود.
لینک خبر از یک رفیق نازنین
غلط گیری “زوار” هم از همان رفیق نازنین
با رجوع به اصل مطلب باید گفت آخه مگه بیماره؟ خب لابد هست دیگه. آدم حقوق قانونی خودش رو دریافت نکنه بعد بره وام قرض الحسنه بگیره؟ مملکت داری اش هم همینجوریه دقیقاً. از این همه نیروی انسانی و منابع درست استفاده نکنی بعد بری نفت بفروشی پرتقال و بنجل خارجی وارد کنی. بعد هم ایشون اصلاً بعنوان رییس جمهور فرصت میکنه در دانشگاه حضور داشته باشه که حالا حضورش کم هم شده؟
خط فقر بر سرش توافق نیست و در این دولت اعلام نمی شه، چطور ایشون پایینترش هستند؟ ایشون پایینتر از خط جهل هستند.
وسایل “زهوار در رفته ای که چشم رو آزار بده” آیا زندگی ساده و بی آلایش فراهم می کنه؟
چرا “واضح است که اگر میزان رفاهی که سیاست مدار از آن برخوردار است بطرز نامتناسبی از حد معمول جامعه اش بیشتر باشد باید او را مورد سوال قرار داد”؟
به نظر من قسمت اصلی خبر رو جا انداختی، وقتی میگه:
“دکتر احمدی نژاد که پس از ریاست جمهوری به دلیل کم شدن حضورش در دانشگاه با کاهش دریافتی خود مواجه شده است و از طرفی با توجه به بالا رفتن مهمان ها و دیدار کنندگان با وی، رئیس قوه مجریه از مدت ها پیش اقدام به دریافت وام های با اقساط پایین نموده و گذران زندگی خود را که با مشکل مواجه شده از طریق وام های قرض الحسنه به انجام می رساند”
این یعنی رییس دولت متخصص ما نه تنها سر رشته ای از اقتصاد نداره بلکه درکش از مفاهیم ساده اقتصادی نیز در حد بسیار پایینی می باشد. فکر کنم دیگه هر کسی میدونه که وام (هر نوعش) برای مخارج مصرفی نیست و برای مخارج سرمایه ای است و کسانی که وام میگیرند تا هزینه های روزمره را بدهند یا وامهای قبلی رو تسویه حساب کنند وارد دور باطل خطرناکی میشوند که بیرون اومدن از اون کار حضرت الفنت است! حالا این آقا این وامها را چجوری میخواد پس بده؟ این بدبخت که نه درآمدی داره نه چیزی، فردا پس فردا اسم خودش رو به عنوان کسی که به سیستم بانکی میلیاردها تومان بدهکاره اعلام میکنه :))