زدن شیپور از سر خیلی گشاد – در باب توصیه های اخلاقی سیمای جمهوری اسلامی در مورد مصرف میوه
توسط کمانگیر در روز 17 ژانویه 2008ژانویه 17
امروز مریم نوشت “صرفه جویی در مصرف انرژی حتی در این مدت کم و چهار پنج ماهه زندگی در بلاد کفر برای ما نهادینه شده است.” اگر فکر می کنید این بدلیل “با کلاس شدن مریم و شوی گرامی بدلیل زندگی در هلند” ه، اونطور که کامنت گذاری می نویسه، متاسفانه داستان اینقدر “متعالی” نیست. موضوع به سادگی این ه که برای مصرف انرژی باید پول بدی و این پول بهای واقعی ه. بنابراین یاد می گیری درست مصرف کنی.
عنوان پست مریم هست “راه چاره: تقلیل اخلاق به قیمت”. سواد اقتصادی ام در حد یک آمیب ه اما بنظر منطقی می رسه که به جای تکیه بر “سجایای اخلاقی” ملت می شه بهشون صاف و پوست کنده گفت که “ممه رو لولو برد”: مصرف کنی باید پول بدی، نقطه سر خط.
این مساله ی بسیار ساده اما اصلا ساده نیست، حداقل برای خبرنگار سیمای جمهوری اسلامی. این گزارش رو ببینید (لینک مستقیم به ویدئو):
در ابتدای گزارش خانم خبرنگار از مردم می پرسه “شما میوه به اندازه می خرید یا زیاد؟” این البته متعاقب این توضیح ه که “اکثر ما بیشتر از نیازمون میوه می خریم.” این جمله قاعدتا برمبنای یک تحقیق جامع بیان شده که احتمالا نشون داده مردم ایران مشکلی درباب خرید میوه ندارند و مساله فقط خرید زیادی ه.
خبرنگار ادامه می ده “همیشه شنیدیم که در کشورهای خارجی مردم میوه رو دونه ای می خرن یا خیلی کم خرید می کنن.” اینکه منبع این حرف کجاست رو خانم خبرنگار باید توضیح بده اما نکته اساسی این ه که می شه میوه رو “دونه ای خرید” و “خیلی کم نخرید”. تجربه من از زندگی در شهر وینیپگ (کانادا) می گه جز در موارد معدودی که میوه بصورت بسته بندی شده و با قیمت پایین تر فروخته می شه، شمای خریدار تک تک میوه ها رو انتخاب می کنید. پس “دونه ای می خریم” و نه لزوما “خیلی کم”. و البته قیمت میوه در ایران هم نشون می ده قدرت خرید فردی با درآمد ۵۰۰ هزار تومان در ایران در حوالی قدرت خرید یک دانشجو در شهر ماست.
خبرنگار با ارایه آمار ادعا می کنه تولید سرانه میوه در ایران بیش از دوبرابر مصرف سرانه در آلمان ه. او ادعا می کنه “نوع و شکل مصرف میوه در ایران مناسب نیست”. چرا؟ “چون نوسان قیمت باعث می شه در زمان ارزانی مردم میوه زیاد بخرند و بعد دور بریزند و در عمل ضرر کنند”. پس “اگر فرهنگ خرید میوه رو در کشورمون اصلاح کنیم، می تونیم شاهد رونق صادرات، ارز آوری و ارتقا سطح اقتصادی کشور باشیم”.
بطور خلاصه، “ای مردم، فرهنگ خرید میوه تون رو اصلاح کنید”. شباهت این داستان به حکایت مریم و مصرف انرژی بسیار جالبه. به جای پرداختن به این موضوع که مثلا چرا قیمت میوه نوسان شدید داره، می شه کار رو راحت کرد و مصرف کننده رو دعوت به “تقوی” کرد. این ادعا که خرید در زمان ارزانی به صرفه نیست، بدلیل دورریز، هم بنظر چندان صحیح نمی رسه چون به ادعای خبرنگار، ایرانی ها مرتب این کار رو انجام می دن و اگر هم از دورریز ضرری می کنند قاعدتا در انتها، حداقل در ذهن خودشون، سود می کنند، در غیر این صورت نمی کردند این کار رو.
نکته اساسی اینه که میشه از آدم یک موجود “معنوی” ساخت و سعی کرد ارشادش کرد، یا میشه بهش عدد و رقم داد و ضرر عادات بدش رو روی دوشش انداخت. احتمالا این نگاه که آدمها آخر داستان برای هرچیزی چرتکه می اندازند چندان با تئوری اشرف مخلوقات جور در نمیاد، به دلیلی که البته من خبر ندارم.
مشکل سر در هم فروختنه. خیلی از میوه فروش ها جنس هاشون رو در هم می فروشند و این باعث میشه ضایعات زیادی به خورد خریدار بدن.
این گزارش رو من هم دیدم، بیشتر در حد یک توجیه ناشیانه، براساس شواهدی بود که در ایران نیست.
آقا من هنوز در کف این هستم که شما از ایران تن ماهی سفارش دادی…
من که هر بار توی ایران تن ماهی می خوردم تا ۴۸ ساعت پنچر بودم و خلاصه اساسی با تن های خارجی حال فکر می کنم… واولین باری که خوردم احساس کردم تازه فهمیده ام که تن ماهی چیست.
فکر کنم جای اشتباهی کامنت گذاشتم، ولی بهرحال موفق باشید.
کمانگیر: چه جالب. چه مارکی می خرید؟
آقا ما آدرس رو اشتباهی گذاشته بودیم، درستش اینه:
teng.blogfa
کمانگیر: درست کردم قربان.
(به درخواست کامنت گذار حذف شد)
زنده باد! اقتصاد آزاد خیلی اخلاقیه برخلاف چیزی که این سوسیالیست ها و جمهوری اسلامی میگن
در مورد مارک باید بگم که من چندان سررشته ندارم، ولی بعد از چند بار خرید رفتن متوجه شدم که هرچی خریدم اعم از خوراکی و غیرخوراکی مارک Compliments دارند. باید بگویم معیار من برای خرید فقط قیمت بوده. بعد متوجه شدم بقیه دوستان نیز ناخودآگاه همه چیزهایشان همین مارک است. فکر کنم یک مارکی است تو مایه های شهر و روستای خودمان و همه چیز را به قیمت تعاونی می دهد.
این پستت خیلی چسبید.
م
هندس خسته تا جایی که من میدونم Compliments مارک خونگی فروشگاه Sobeys است یک چیزی توی مایه های Noname از فروشگاه superstore و طبق تجربه من برند های خونگی فروشگاهها توی خیلی چیزها بهتر و ارزونترند:)
راستی خسته نباشید:)
کمانگیر: چاکریم. 🙂
اول اینکه شما فکر میکنید بقیه کارها و مدیریت ها در ایران عزیز مثل باقی دنیاست که این یکی بخواهد باشد؟ بعد اینکه، این چیزها رو دولتمردان و مدیران وطنی خیلی بهتر از بنده و شما میدانند، اگر میبینید پس و پیش از کنارش رد میشوند بعلت آثار شدید تورمی در کوتاه مدت است که در ترکیب با بند بودن این نظام مردمی به مویی! اجازه خطر کردن برای اصلاح امور به اینها نمیدهد.
آخر اینکه بنظر من این دولتمردان ایران خیلی هم باهوش و بلا هستند!(-: شما ببین که یک جوانی را میگیرند و میبرند و بعد جنازه خودکشی شده اش! را تحویل خانواده نمیدهند (پست اخیر خودتان) فردا یکی دیگر، روز بعد یکی دیگر،… صدا از دیوار در بیاید از مردم در نمیاید! اما بنزین را که سهمیه بندی کردند ۳۰ جایگاه را مردم آتش زدند. حالا شما حساب کن که برای بر سر کار بودن کدام روش جواب میدهد؟