توسط
کمانگیر
در روز 7 مه 2008
مه
7
به گزارش دیدیش ۱۰ مطلب داغ دیروز اینها بودند:
آرشیو داغ ترین مطالب روزانه رو در این آدرس ببینید.
توضیح: مشکل کوچکی در برنامه پیش اومده و در اینکه “دیروز” دقیقا یعنی چی شک هست. رساله دم دست دارید؟
Filed under:
خوانده ها, دیدیش؟
توسط
کمانگیر
در روز 21 نوامبر 2007
نوامبر
21
نظام سهمیه ای و سهمیه زندان، اکبر گنجی، لس آنجلس تایمز
…جمهوری اسلامی به خود حق می دهد که در دیگر کشورها گروه های مسلح(حزب الله لبنان ، مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق که مدتی آیت الله شاهرودی ریاست آن را به عهده داشت ، و برخی گروه های افغانی) تشکیل دهد.این گروه ها از امکانات آموزشی- تدارکاتی – تسلیحاتی جمهوری اسلامی استفاده می کنند. حزب الله یک گروه مسلح است. پشتیبانی دولت ایران از این گروه به معنای آن است که ایجاد گروه های مسلح مخالف دولت ، مجاز است و حمایت دولت های خارجی از آن هم مجاز است.حمایت علنی میلیونها دلاری دولت ایران از گروه حماس هم یکی از مصادیق این حکم کلی است.
توسط
کمانگیر
در روز 19 نوامبر 2007
نوامبر
19
مقدمه: حتی تلاش برای خراب کردن آدمها کار بدیه. چشم بستن بر خرابکاریهای آدمها اما بدتره.
این جمله رو ببینید
در ایران، صحت (یک خبر) چیزی نیست که براحتی بدست بیاد. صحت مهم است اما همین اندازه مهم است که در انتها نویسنده در جبهه درست باشد. کار نادرست در یک جبهه بودن با تروریست هاست.
این جمله را مسئول روابط عمومی امیر طاهری برای توجیه کردن خطاهای فاحش و مکرر در مقاله های طاهری گفته.
بخوانید: “داستان امیر طاهری” (انگلیسی).
توسط
کمانگیر
در روز 19 نوامبر 2007
نوامبر
19
توسط
کمانگیر
در روز 15 نوامبر 2007
نوامبر
15
دلاور دیروز ، دیوانه امروز – حیدریم
رضوان گفت: می گن : موجیه ! دیوونه است ! باید ازش دور شد . باید قرصهاش سر موقع به خوردش داد . باید دست و پاش رو به تخت بست … اسممو می خواید برای چی؟ بنویس زینب بلاکش! بنویس … یه زن. زنی که دلش برای شوهرش می سوزه. یه زن که نمی خواد شوهرشو طلاق بده. مگه چه گناهی کرده که طلاقش بدم؟ آدم کشته؟ چاقو کشی کرده؟ مواد فروخته؟ بابا جان رفته جنگ. رفته جبهه. از من و شما دفاع کرده. از من و شما. از ناموس شما.
اعمال فشار بر شرکتهای سرویسدهنده اینترنت برای حذف سایتهای “نامطلوب” – جادی
وقتی که حماقت و جهالت پلیس تراژدی می آفریند – آوای موج
داستان از این قرار است که این مرد بیچاره, رابرت دکانسکی که یک کلمه انگلیسی نمی دانسته به عنوان مهاجر به کانادا آمده بود تا به مادرش که چند سالی بود که در کانادا اقامت گزیده بود بپیوندد. مادرش اشتباها به او گفته بود که کنار چمدانها منتظر او بماند و رابرت که آشنا به فرودگاههای مختلف و قوانین آنها نبود متوجه نشد که مادرش اشتباه کرده و اصلا مادرش نمی توانسته به محل چمدانها وارد شود. (داستان با مرگ رابرت به پایان می رسد)
مشاهداتی در مورد سفرهای استانی احمدی نژاد – کلاشینکف دیجیتال، از دست ندید!
…سیستم حضور مردم در سفرهای استانی احمدی نژاد به گونه یی شبیه مدل نماز جمعه ها است، به این معنی که حضار (که معمولاً در یک استادیوم جمع شده اند) با دو داربست تقسیم بندی می شوند، مقامات دولتی و سیاسی استان مربوطه، علما و نمایندگان مجلس و… در قسمت جلویی و نزدیک به جایگاه می نشینند و مردم عادی پشت داربست دوم جای می گیرند. …چیزی که جالب است و من خود شاهد آن بوده ام ایجاد نوعی رقابت پنهان و بعضاً شدید مردم عادی برای حضور در بخش جلویی جایگاه است. جلب توجه با در دست گرفتن پلاکارد، فریاد زدن، مورد خطاب مستقیم قرار دادن احمدی نژاد و… کارهایی است که مردم عادی برای آمدن به داربست جلویی انجام می دهند و دکتر احمدی نژاد هم معمولاً با اشاره دست، اذن ورود این افراد به پشت جایگاه و قسمت جلو را می دهد و در آنجا است که آقایان سعیدلو و زریبافان شکایت و گلایه یا نامه فرد مربوطه را گوش می کنند یا دریافت می کنند و…
مجوعه فیلمهای ۳۰ ثانیه ای رو نمی دونم دنبال می کنید یا نه. جدیدترین فیلم این مجموعه یک اقتباس خرگوشانه از فیلم “مارها در هواپیما” ست. ببینید.
توسط
کمانگیر
در روز 14 نوامبر 2007
نوامبر
14
زخمها و آرمانها – دکتر کاشی، این نوشته و کلا وبلاگ دکتر کاشی رو توصیه می کنم.
تا همین چندی پیش فکر میکردم آرمانها را فیلسوفها و ایدئولوگها خلق کردهاند. اگر آرمانگرا بودم، آنها را تقدیس میکردم و اگر آرمانستیز بودم، سرزنش….گاه زخمهای عمیق اجتماعی وفرهنگی، آرمانها را میزایند. آرمانها از زخمها جان میگیرند، زخمها در آرمانها التیام مییابند، خونی که از زخمها میچکد در ساقه آرمان شکفته میشود.
ویدئوهای جمشید الجمشیدی در “لحظه ای با خاورمیانه” (Mideast Minute) رو نمی دونم دنبال می کنید یا نه. چیزهای جالبی درش پیدا می شه. این آخری اشاره ای به فیلم ۳۰۰ داره. ویدئو رو اینجا نمی گذارم چون با باز کردن صفحه پخش می شه. اینجا کلیک کنید بی زحمت برای دیدن ویدئو.
توسط
کمانگیر
در روز 14 نوامبر 2007
نوامبر
14
مصاحبه رادیو فردا با شیما کلباسی
شیما کلباسی شاعر ایرانی مقیم آمریکا با مجموعه اشعار انگلیسی تحت عنوان “پژواک در تبعید” در بخش مسائل زنان به عنوان فینالیست جایزه کتاب ملی سال دو هزار و هفت آمریکا انتخاب شد (منبع).
توسط
کمانگیر
در روز 12 نوامبر 2007
نوامبر
12
بند کفش خطرناک – مریم اینا: بند کفش شما باز می شود و شما زمین می خورید. تمام. شرح مریم اینا اما خیلی کاملتر از این حرفهاست.
آبروی مردم حرمت دارد – فریاد: نگاهی به عکس های منتشر شده از عملیات شبانه نیروی انتظامی
دامین های تقلبی چینی– مگا آیتی: جی میل تقلبی میل دارید؟
از نفی خدا تا نفی هالوکاست – جمهور
….محسن می پرسد که چرا در اروپایی نفی خدا آزاد است نفی هالوکاست با مجازات روبرو میشود. پاسخ ساده است، شاید به همان دلیلی که نفی خدا از نفی بسیار امور دیگر در جامعه امروز ایران کم هزینه تر است…
عکاس و سوژهاش – یک پزشک: جنگ یعنی آدم کشی. خوشبخت ترها کشته می شن. حتما بخونید.
خودروی اسلامی، حاجی و سلیمه – ققنوس، حتما بخونید.
…حاجی و سلیمه بر میگردند. سوار ماشین میشوند و میروند. پشت چراغ قرمز بعدی متوقف میشوند. ناگهان تمام شیشههای ماشین بجز شیشه کنار سلیمه دودی میشوند بنحوی که به سختی میتوان بیرون ماشین را دید.
سلیمه– حاجی خاک عالم. چرا اینجوری شد؟
حاجی– این سیستم “حفظ ناموس مومن”ش است. یحتمل ماشین کناری من یک خانم بدحجاب است. خودرو اسلامی درصورت حس کردن “نامحرم عامل تحریک” بصورت اتوماتیک شیشههایش دودی میشوند بجز شیشهای که سمت “حلال” آدم است. (چراغ سبز میشود. شیشههای ماشین بحال عادی در میآیند. دم چراغ قرمز بعدی شیشه سمت سلیمه سیاه میشود) دیدی گفتم؟ نا محرم از هر جنس را تشخیص میدهد.
The dance of the seven veils با صدای Maria Farantouri را این پایین بشنوید. منبع: تحرک متروک
توسط
کمانگیر
در روز 12 نوامبر 2007
نوامبر
12
تلنگر بحث جالبی رو در مورد لباس روحانیون مطرح کرده،
چرا در هر دینی، مبلغان دینی لباسی متفاوت از مردم میپوشند؟ اگر این لباس منسوب به پیامبران یا بزرگان دین است، چرا مردم (غیر روحانیون) هم نباید اینگونه لباس بپوشند؟ چرا رفتار مردم باید مانند پیامبران و امامان باشد ولی لباس پوشیدنشان نباید همانند پیامبران باشد؟
مرتبط با همین موضوع در وبلاگ احمد قابل می خوانیم،
من در تابستان سال ۱۳۷۰ به اختیار خود ، لباس روحانیت را کنار گذاشتم . علت آن چند چیز بود ؛
الف ) آن لباس ، بسیار دست و پا گیر و زحمت آفرین است ….
ب ) آن لباس ، موجب انگشت نما شدن در مجامع عمومی است که آثار زیانباری را برای فرد ملبس و جامعه ی او درپی داشته و دارد . غرور کاذب اکثر افراد ملبس به لباس روحانیت ، منجر به عدم مراعات اخلاق انسانی اسلامی در بسیاری از مراودات اجتماعی آنان شده است و تنها عامل تسهیل کننده ی این رفتار ناپسند ، تفاوت لباس روحانیان از سایر مردم بوده است .
از کربلا تا آشویتش – جمهور، از دست ندید
اشغالشده توسط ایران؟ – گناهکار
رومئوی آنلاین در جستجوی ژولیت آفلاین – آپدیت بلاگ، یا چطور دوست دختر پیدا کنید به روش آدمهای Geek
وجود دو کبودی بر جسد پزشک جوان – روزنا
توسط
کمانگیر
در روز 10 نوامبر 2007
نوامبر
10
مصاحبه فصلنامه مدرسه با استاد محمد مجتهد شبستری – لینک از سارای آوای موج
قضیه این بوده که حال که باید تسلیم شد، به جای عبادت بتها، عبادت خدای واحد را جایگزین کنیم. به جای حج بتپرستانه حج مسلمانی بگذاریم. حج، طواف، حلال، حرام، قصاص، قطع ید سارق و … همه قبل از اسلام بوده و معنای دینی هم داشته است. پیامبر سمت و سوی همه اینها را به سوی خدا تغییر داد. حج برای خدا، طواف برای خدا، نماز برای خدا، روزه برای خدا، سر بریدن حیوانات برای خدا و … در احکام عبادی، مساله کاملاً واضح است و ناظر به زمینه موجود بوده است.
یعنی این احکام فینفسه واجد اهمیتی برای پیامبر نبودهاند؟
خیر
این آقا به ما میگه بزغاله، از دست ندید ویدئو رو – لینک از کمان